هر کمپانی راوی یک داستان است، اینکه چطور باشید و چه چیز خوب محسوب میشود. گوگل، اپل و فیسبوک هم در قضیه حریم شخصی از این قاعده مستثنی نیستند و هر کدام ادعایی نو برای کاربران عرضه میکنند. اما چه رویکردی با انتخاب شما همسو است؟
این روزها همه مشتاق دیدن خبری درباره چالشهای بین اپل و گوگلاند. اما در واقعیت این دو کمپانی بیشتر دوست هم محسوب میشوند تا دشمن. شما چقدر از سیاستگذاریهای این کمپانیها آگاهید؟
در این عرصه گوگل تبلیغات را تولید کرده و اپل به نمایش میگذارتشان. دقیقا همین چند سال پیش بود که اپل قابلیت بستن تبلیغات را در آیفون معرفی کرد. کاری که برای گوگل چندان دلچسب به نظر نمیرسید.
به طور کل اما میتوان گفت که در وضعیت حال حاضر هرکمپانی در تلاش است دیگری را با ایده سواستفاده رقیب از اطلاعات کاربر نابود کند.
ادعای گوگل در حفاظت از حریم شخصی کاربر
ادعای گوگل مبنی بر حمایت استفاده از اطلاعات است. گوگل میگوید هر چه اطلاعات بیشتری از حریم شخصی کاربر در اختیار یک سیستم باشد کاربردیتر و مفیدتر عمل خواهد کرد. طبق همین رویه است که این روزها گوشی هر شخص منشی اوست و هرچه اطلاعات بیشتری به آن سپرده باشید بیشتر میتواند علیه شما کار کند. انسانها معمولا بر اهمیت حفظ حریم شخصی خود تاکید دارند. اما آیا واقعا به خوانده شدن ایمیلهای خود توسط گوگل اهمیت میدهند؟
اینجاست که بحث سرویسهای گوگل نیز به میان میآید. آیا سرویسهای گوگل واقعا مجانیست؟ در واقعیت جواب این سوال خیر است. شما به جای پول در ازای اطلاعاتتان از این سرویسها استفاده میکنید و خب به دنبال آن گوگل از اطلاعات شما به عناوین گوناگون استفاده میکند. برای مثال با دادن اجازه دسترسی گوگل به عکسهای خود باعث شوید گوگل ترنسلیت قویتر شده و به افراد که زبانهای دیگر را بلد نیستند، کمک کند. به بیان دیگر میتوان گفت که گوگل تحت عنوان اهداف خیریه این کارها را انجام میدهد.
تمامی سرویسهای گوگل از جیمیل تا گوگل ترنسلیت، گوگل درایو و گوگل کروم وابسته به اطلاعات ما هستند و متکی به دو هدف گوگل برای دسترسی به اطلاعات کار میکنند.
ادعای اپل در حفاظت از حریم شخصی کاربر
در این میان اپل ادعای گوگل را رد میکند. تیم کوک اعلام کرده بود که اهداف کمپانی گوگل با چنین مدل کسبوکاری به این صورت است که کاربر یک مشتری نبوده و خود محصول است. اپل ادعا میکند که احتیاجی به اطلاعات کاربر ندارد و خب حریم شخصی کاربر را برای تبلیغات در معرض تاراج نمیگذارد و به همین خاطر است که با این ادعا شما باید با رضایت خاطر مبلغ بیشتری برای آن بپردازید. گوگل از طرفی با دلیلی محکم مبنی بر قیمت کمتر و پسانداز بیشتر پا به میان میگذارد.
فیسبوک اما با شعار آینده خصوصی است در این میدان حضور دارد. فیسبوک با طراحیهای دوباره خود بر خلاف گذشته که بر تایم لاین و اجتماعات عمومی تمرکز داشت در حال حاضر بیشتر بر گروهها و اجتماعات خصوصی تمرکز دارد. توجه کنید که خصوصی به معنای جدا یا اختصاصی است. بدین معنا که لزوما داده و پیام بین شما و گوشی یا فرستنده و گیرنده نمیماند و فیسبوک ممکن است به آن دسترسی داشته باشد.
در این میان گوگل سرویس جدیدی ارائه کرده که در آن دادههای شما به سرورهای گوگل نمیرود، بلکه خود گوشی آن را پردازش میکند. گوگل در حال حاضر متضمن حفظ اطلاعات کاربر شده و اینجاست که باید دید آیفون چه ویژگی جز قیمت بالاتر دارد؟
حال مساله استراتژی رشد در شرکتهای در حال پیشرفت مطرح میشود. یکی از استراتژیهای ساده انجام یک اشتباه است. با انجام اشتباه و رفع آن است که کمپانی پیشرفت خود را نمایان میکند. برای مثال فیسبوک با استفاده و به کارگیری اطلاعات به این قدرت و پیشرفت رسیده است. اما حتی اگر فیسبوک به امنترین حالت ممکن هم برسد میتواند برای شما تبلیغ نمایش دهد. چون سالها از اطلاعات شما بهرهبرداری کرده و به مدد آنها شناخت خوبی از کاربر دارد.
بررسی مسئله استفاده از دادهها
میتوان گفت که فیسبوک و گوگل هردو با یک مدل کسبوکار کار میکنند و آن تبلیغات است. اما آیا میشود به بیزنسی مانند فیسبوک که در آن مدیر، قدرتی فرای هیئت مدیره دارد اعتماد کرد؟ پاسخ نه است.
و اما اپل چطور؟ آیا میتوان به اپل اطمینان کرد؟ آیا انگیزه اپل از ایجاد امنیت پول است؟
اپل و گوگل همواره از این میگویند که خواسته مشتریان با خواسته آنها همسوست. فیسبوک هم دائما به عذرخواهی بسنده میکند. نکته جالب در مورد فیسبوک اما این است که به اطلاعات زیادی احتیاج ندارد و با تکیه بر قدرت پیشبینی و پردازش قوی میتواند کار خود را ادامه دهد.
دنیای پردازش داده پهناور است و همچنان باید ببینید شما کدام روایت را برای باور کردن انتخاب میکنید؟