در گذشته کتابهای درسی مثل امروز نبودند. سیستم واحدی برای انتشار کتابها وجود نداشت، برای همین چاپخانههای مختلفی کتابهای درسی را چاپ میکردند و ممکن بود محتوای کتاب دارای ایرادهای مختلف باشد. معلمها هم بر اساس سلیقهای که داشتند ممکن بود هر کدام یک کتاب را ترجیح دهند و آن را تدریس کنند.
به همین دلیل ممکن بود دانشآموزان در سراسر ایران کتابهایی کاملاً متفاوت از یکدیکر را بخوانند. اما در همان دوران کارآفرینی که اعتقاد داشت «دانشگاه رفتن آدم را خنگ میکند»، کتابهای درسی را بازبینی و خیلی ارزانتر چاپ میکند. با این کار کتابهای درسی نهتنها در ایران، بلکه در افغانستان هم در دهه ۱۳۳۰ یکپارچه میشوند. او همچنین یک چاپخانه صنعتی مدرن و بزرگترین کارخانه تولید کاغذ تحریر و چاپ را در ایران تأسیس میکند.
این کارآفرین جزو مهمترین افرادی است که با بیسوادی در ایران مبارزه کرده است. جالب است بدانید این کارآفرین در حوزه چاپ و کاغذ اصلاً تجربهای نداشت، ولی توانست انقلابی را در این صنعتها در ایران ایجاد کند. اما یک نفر چگونه میتواند بدون تخصص این همه کار را انجام دهد؟
لینک ادامه مطلب